زمان تقریبی مطالعه: 3 دقیقه
 

عبادت مکروه





فعل عبادی معروض نهی کراهتی را عبادت مکروه می‌گویند.


۱ - تعریف عبادت مکروه



عبادت مکروه، عبادتی است که نهی تنزیهی به آن تعلق گرفته است؛ به دیگر بیان، عبادت مکروه به معنای فردی از افراد نوع خاصی از عبادت است که نسبت به افراد دیگر آن،از ثواب کم تری بر خوردار می‌باشد. برای مثال، اگر مسافری نماز شکسته را به امام جماعتی که نمازش کامل است اقتدا کند، این نماز کراهت پیدا می‌کند؛ یعنی ثواب آن از سایر نماز‌های جماعتی که در آن ها، حاضر ( مقابل مسافر ) به حاضر اقتدا می‌کند، کم‌تر است.

۲ - معنای کراهت در عبادات



کراهت در عبادات به معنای " اقلّیت ثواب " است؛ یعنی اگر عبادتی دارای چند فرد باشد و به یکی از آن ها، نهی تنزیهی یا کراهتی تعلق گیرد، ثواب این فرد در مقایسه با افراد دیگر ـ از همان طبیعت یا نوع از عبادت ـ کم‌تر است.

۳ - معنای کراهت در غیر عبادات



کراهت در غیر عبادت به معنای منقصت موجود در نفس فعل است؛ یعنی آن عنوان، مبغوض مولا است هر چند مبغوض بودنش به حدی نرسیده که ترک آن واجب شود؛ اما مولا انجام دادن آن را دوست ندارد.

۴ - عبادات مکروه



عبادات مکروه سه قسم هستند:
۱ ـ عباداتی که نهی کراهتی ( تنزیهی ) به ذات و عنوان عبادت تعلق گرفته است؛ یعنی همان چیزی که مأمور به ـ به امر وجوبی یا استحبابی ـ است، منهی عنه ـ به نهی تنزیهی ـ نیز هست؛ یعنی نهی، به نفس آن تعلق گرفته و هیچ بدلی هم برای آن تصور نمی‌شود، مانند روزه روز عاشورا که نهی تنزیهی به نفس صوم تعلق گرفته و بدلی هم برای آن وجود ندارد.
۲ ـ نهی تنزیهی به نفس عبادت تعلق گرفته لکن دارای بدل است مانند نماز در حمام.
۳ ـ در لسان و ظاهر دلیل، نهی به عنوان عبادت تعلق گرفته؛ اما در حقیقت نهی تنزیهی متوجه عبادت نشده بلکه به عنوانی تعلق گرفته که آن عنوان با عبادت اتحاد وجودی پیدا کرده و چه بسا اتحاد وجودی هم ندارد بلکه ملازمه وجودی مطرح است مثل کراهت نماز در موضع تهمت که در حقیقت، صلات کراهت ندارد بلکه کراهت مربوط به نفسِ بودن و توقف در موضع تهمت و اتهام است.
برخی دیگر از اصولیان مشکل کراهت عبادات را به گونه ای دیگر حل کرده‌اند.
[۳] خمینی، روح الله، مناهج الوصول الی علم الاصول، ج۲، ص۱۳۹.
[۵] حایری، عبد الکریم، درر الفوائد، ج۱، ص۱۶۵.
[۶] شیرازی، محمد، الوصول الی کفایة الاصول، ج۲، ص۳۸۴.
[۷] آخوند خراسانی، محمد کاظم بن حسین، کفایة الاصول، ص۱۹۶-۱۹۷.
[۸] فاضل لنکرانی، محمد، ایضاح الکفایة، ج۳، ص۷۹-۹۰.
[۹] فاضل لنکرانی، محمد، سیری کامل دراصول فقه، ج۷، ص۲۸۶-۲۸۷.


۵ - پانویس


 
۱. عراقی، ضیاء الدین، نهایة الافکار، ج۱، ص۴۲۳.    
۲. میرزای قمی، ابوالقاسم بن محمد حسن، قوانین الاصول، ج۱، ص۱۴۶.    
۳. خمینی، روح الله، مناهج الوصول الی علم الاصول، ج۲، ص۱۳۹.
۴. بهبهانی، محمد باقر بن محمد اکمل، الفوائد الحائریة، ص۱۶۹.    
۵. حایری، عبد الکریم، درر الفوائد، ج۱، ص۱۶۵.
۶. شیرازی، محمد، الوصول الی کفایة الاصول، ج۲، ص۳۸۴.
۷. آخوند خراسانی، محمد کاظم بن حسین، کفایة الاصول، ص۱۹۶-۱۹۷.
۸. فاضل لنکرانی، محمد، ایضاح الکفایة، ج۳، ص۷۹-۹۰.
۹. فاضل لنکرانی، محمد، سیری کامل دراصول فقه، ج۷، ص۲۸۶-۲۸۷.
۱۰. میرزای قمی، ابوالقاسم بن محمد حسن، قوانین الاصول، ج۱، ص۱۴۲-۱۴۶.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، انوار الاصول، ج۱، ص۵۷۲.    


۶ - منبع


فرهنگ‌نامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، برگرفته از مقاله «عبادت مکروه».






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.